بی تو هیهات زمین میل ِ بهاری بکُنَد یا که شمس و قمرش لیل و نهاری بکُنَد روز ِ محشر همه را خاک نشین کرده خدا تا فقط فاطمه اش ناقه سواری بکُنَد به فُلانی و فُلانی و فُلان گفتی: نَه تا علی از تو فقط خواستگاری بکُنَد آنقَدَر خواسته ات را به کسی دَم نزدی که… بیشتر »
تو زیبا شدی کوه و دریا شدی یه باغی پر از عطر گلها شدی یه همدم تو غمها برای علی یه زهراترین بعدِ زهرا شدی توموندی کنار علی یک تنه تو گفتی که زهرا پناه منه نذاشتی علی بت بگه فاطمه! نذاشتی که زینب دلش بشکنه! نخ چادرت دلبری میکنه تورو فاطمه یاوری میکنه… بیشتر »
در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم در خیالم صحن و گنبد ساختم, زائر شدم نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم رشتهای بر گردن ابیات من افکنده دوست میبرد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست ناگهان دیدم میان خانهی پیغمبرم چون… بیشتر »
عاقبت کار خودش را کرد این در فاطمه عاقبت دیدی که محسن گشت پرپر فاطمه تو امانت پیش من بودی و حالا همسرت می کِشد هر دم خجالت از پیمبر فاطمه زخم های پیکرت دارد علی را می کُشد لاله می کاری ز خون در بین بستر فاطمه اشک طفلان را در آوردی مکش اینگونه آه جان… بیشتر »