خصوصیات یک بانو!
الف)حیا:
آیا حیا به این است انسان سرش را به زیر بیندازد ؟
در مفهوم حیا امده است شرم، گرفتگی نفس از چیزی و ترک آن به خاطر ترس از سرزنش 1
انسان از سه چیز حیا می کند : ازبشر، خود و خداوند ، نیروی حیا و شرم انسان را ازالوده شدن باز میدارد . هر چه حیا بیشتر باشد، نیروی باز دارنده قویتر خواهد بود .
باید انسان حد و مرز حیا را بشناسد تا به صورت افراطی در نیاید که زیاده روی در این بخش نیز مذموم است چون در زندگی انسان با اجتماع سر و کار دارد و قطعا با نامحرم مواجه می شود . اگرحیا و شرم بیش از اندازه شد چه بسا به ترس از مردم منتهی می شود و زمینه گوشه گیری را فراهم کی کند پس حیا به این نیست که انسان سرش را به زیر بیاندازد اگر در بین مردم چنین گفته شده منظور آن است که به نامحرم نگاه آلوده نشود .
هیچ کس در نظام اسلامی نگفته است که در محیط های گوناگون جامعه، زنان و مردان هیچ تلاقی ای با یکدیگر نداشته باشند. اما در عین حال ، زن و مرد را موظف کرده است که از اختلات به صورت بی بند و بار، بطور جدی پرهیز کنند. اسلام یک حجاب بین آن ها قرار داده است؛آن هم حجابی از حیا. حجاب شرم در میان زن و مرد، فطری انسان است. این ، نظر اسلام است.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: حیا انسان راازانجام کارهای زشت باز می دارد 2
ب)عفت:
یکی از فضائلی که قران مورد توجه واقع شده است .عفت ورزیدن می باشد.
عفت در لغت حاصل شدن برای نفس جان آدمی است که به وسیله ان از غلبه و تسلط شهوت جلوگیریی می شود و اصلش بسنده کرد در گرفتن چیز اندک است . وطب عفت و پاکدامنی و باز ایستادن از حرام. استعضاف نام دارد
معنای اصطلاحی عفت عفت در اصطلاح اخلاق ، یعنی قوه شهوت در خوردن و امیزش جنسی، مطیع عقل باشد و از چیزی که عقل و شرع نهی کرده اجتناب نماید و این حد اعتدال در شرع ، ستوده شده است
انواع شهوت وقتی می گوییم شهوت .فقط شهوت جنسی مراد نیست بلکه مفهوم عام ان مراد است .مثل شهوت مال ،جاه ،خوردن ، تکلم کردن و….عفت در همه این ها کنترل شده است .
(خداوند در ایات چندی از جمله در ایه 35 سوره نساء،5سوره مائده ،5152سوره یوسف،91سوره انبیا و ایات دیگر )
به مسئله با اهمیت و با ارزش پاکدامنی و عفاف زنان توجه کرده است و ان را برجسته ترین اوصاف زنان معرفی می کند
ج)صداقت:
صداقت و راستگویی از خصوصیات عالی اخلاق انسانی است که درآموزه های اسلامی از زمینه های اساسی ارزش مندی و نیک بختی انسان شناخته شده است .پیشوای صادقان و مولای متقیان ،صداقت را ارجمند ترین و بالاترین صفت معرفی کرد. و از راست گویی به عنوان هرنوع اصلاح فردی واجتماعی نام برده است:(( الصدق فلاح کل شی:راستگویی مایه صلاح هرچیزاست.)) 3
ابعاد صدق:
الف)صدق درگفتار:راست گفتاری وسخن خلاف واقع به زبان نیاوردن، شناخته شده ترین قسم صدق و نخستین مرتبه آن است.
((من صدق مقاله زاد جلاله: کسی که گفتارش راست باشد جلالتش زیاد گردد.)) 4
ب) صدق در کردار : گاهی سخنی را که انسان به زبان می آورد راست و مطابق با واقع است، اما عمل و رفتار او بر خلاف آن است، یعنی عملی که از او صادر می شود، غیر از سخنی است که به زبان می آورد. چنین شخصی از صدق در کردار برخوردار نیست. قرآن کریم کسانی را که میان رفتار و گفتارش هماهنگی نیست سخت نکوهش کرده و این کار آنان را موجب خشم و نفرت الهی شمرده است: ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید. نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نکنید.5
ج)انگیزه و اندیشه برای اعمال انسان بسان جان است برای تن. اساس کار را نیت و فکر آدمی می سازد به اعمال و رفتار انسان در حقیقت برا امده از نیت اوست.6
نه تنها میزان ارزشمندی و گرانقدری عمل انسان به اندیشه و فکری بستگی دارد که او را به حرکت و اقدام وا می دارد، بلکه قیمت و ارزش انسان به میزان اندیشه و نیتی است که در سر دارد و برای دستیابی به آن می کوشد.
پیامبر اکرم می فرمایند: خداوند به ظواهر و اعمال شما نگاه نمی کند، آنچه مورد توجه حضرت حق قرار می گیرد در درون دل های شماست.7
د)حجاب:
حجاب هم به معنای پوشیدن است وهم به معنی پرده و حاجب.بیشتراستعمالش به معنی پرده است وشاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت،هرپوششی حجاب نیست.ان پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.وظیفه ی پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است مطرح نیست.پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازد ایات مربوطه همین معنی را ذکر میکند،فتوای فقها هم موید همین مطلب است .8
به عبارت دیگر،حجاب معنای هرچیزی است که حقیقتی را بپوشاند.بعضی ازحقایق راباید پوشاندتا از گزند نااهلان مصون بماند.مثل گوهرعفت زن،وبعضی از حقایق نبایددرحجاب قرارگیرد.مثل فضائل اخلاقی و مقام والای انسانی، که حیف است درحجاب تعلقات دنیاقرارگیرد.
حجاب چهره جان میشود غبارتنم
خوشا دمی کزین چهره پرده برفکنم حافظ
سیره حضرت زهرا
عفت ،حیاء، حجاب:
حضرت زهرا (س)بانوی بزرگ واری که مظهرکمالات الهی وبرترین اسوه ی انسانی هابه ویژه زنان هستند،ازنظرعفاف وحجاب الگوی بی نظیری هستند.بادقت درسیره و زندگی آن حضرتبه اوج عظمت ایشان میتوان پی برد.نقل است که هرگاه کسی که به درخانه ی حضرت زهرا(س) می آمدندحضرت برای پاسخ به فردپشت در،دستان مبارک خودرا دردهان می دادندتاباتغییرلحن صدای خویش فرد را ازلغزش گناه دورکنند.همچنین روایت شده حضرت در هنگام سخنرانی کوبنده خودلحن صدای خویش رابه حالت بم تغییرداده بودندواین گونه درگفتارعفت پیشه میکردند.
حضرت زهرا(س)همان کسی است که زن نیکو وشایسته را زنی میداندکه مردی را نبیند و مردی اورانبیند.9
روایت است که رسول خدا(ص)درزمینه ی تقسیم کاراین گونه داوری کردند:فاطمه (س)راماٌمور به انجام امور داخل خانه نمودند وعلی (ع)رانیزبه امورخارج ازخانه ماٌمورساخت.دخترپیامبرازاین تقسیم کارفوق العاده خوشحال شد وچنین اظهارداشت:جزخداوندنمیداند که من ازچنین تقسیمی چه قدرخوشحال شدم زیرا پدرم رسول خدامراازگریبان شدن بامردان معاف داشته است.10
روزی حضرت زهرا(س)دربستربیماری به اسما بنت عمیس فرمودند:من بسیارزشت میدانم که جنازه ی زن راپس از مرگ،برروی تابوت سربازگذاشته،برروی آن پارچه ای می افکنندطوری که حجم بدن مشخص می گردد.مرا برروی تابوت انچنان مگذاروبدن مرا بپوشان.اسماء در پاسخ میفرماید:پیشنهاد میدهم تابوتی بسازند که دارای دیواره باشو که حجم بدن مشخص نباشد.وحضرت برای ایشان دعا میکنند میفرمایند:خداتورا از از اتش جهنم باز دارد.11
صداقت:
زندگی زهرا(س)بهترین گواه برصداقت وراستگویی اوست.دوست ودشمن براین معنی هم عقیده اند.
عایشه می گوید:هیچ کس راستگوتراززهرا نیافتم،مگر تنهاپدرش را.
رسول خدا (ص) می گوید:ای علی!به توچند داده شده که به هیچ کس حتی به من هم داده نشده،پدرزنی هم چون من همسری صدیقه و فرزندانی هم چون حسن و حسین،ولی بااین همه شما از من هستید ومن ازشما هستم.12
منابع
1.اقرب الموارد(ج1،ص251)
2.میزان الحمه(ج1،ص717)
3.غررالحکم،دررالکلم(ج1،ص281)
4.همان(ج5،ص287)
5.صف(ایات،2-3)
6.غررالحکم(ج1،ص628)
7.بحارالنوار(ج70،ص248)
8.مساله حجاب،شهیدمطهری(ص62)
9.بحارالنوار(ج103،ص238)
10.وسائل شیعه(ج14،ص123)
11.کشف الغمه(ج2،ص67)
12.الغدیر(ج2،ص305)