کلمه شیطان به چه معناست؟
کلمه شیطان از ماده شَطَنَ و شاطن گرفته شده است و هر دوی این کلمات به معنای پلید، خبیث، موجود سرکش، پست، منفرد و نافرمان به کار برده می شود؛ کلمه شیطان همچنین به معنای های شرارت کننده، یاغی، طاغی و طغیانگر، بدذات، منحرف کننده، هلاک شونده و … آمده است.
این معانی ذکر شده، در وجود انسان ها باشد یا جن، در چهارپایان باشد و یا در وحوش، در هر موجودی از موجودات خداوند که باشد، از مصادیق آشکار شیطان می باشد.
آیا نام شیطان قبل از رانده شدن هم شیطان بوده؟
خداوند از اول خلقت او را شیطان نیافریده بود؛ بلکه او هم موجودی از موجودات خداوند بود که راز آفرینش او هم مانند بقیه ی موجودات چیزی نبود جز عبادت و پرستش خداوند همچنانکه خداوند در قرآن کریم در این باره می فرمایند:
وَما خَلَقتُ الجِنَّ و الانسَ اَلا یَعبُدُونِ(56، ذاریات)
و ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای پرستش نمودن و عبادت کردن
بنابر روایتی طولانی از امیر المومنین(ع) که از آن حضرت سوال شده که نام ابلیس در فرشتگان قبل از رانده شدن از درگاه الهی چه بود؟ آن حضرت در جواب ایشان فرمودند: از ابتدای خلقت ابلیس نام او شیطان نبوده و هنگامی که از دستور خداوند متعال سرپیچی کرد، از درگاه الهی رانده و شیطان نامیده شد.
شغل و کار شیطان قبل از رانده شدن از درگاه الهی چه بود؟
شیطان از جنس اجنه و جنیان بود؛ و در درگاه الهی آن چنان خدا را عبادت می کرد، که فرشتگان گمان می کردند، شیطان هم از جنس فرشتگان و ملائک است.او در هر آسمانی هزار سال خدا را عبادت و بعد به آسمان بعدی می رفت. در هر آسمانی او را به نامی می خواندند؛ در بهشت او را عزارییل یعنی عزیر کرده ی خدا می خواندند؛ چراکه در تمام آسمان ها میان فرشتگان عزیز تر و مقرب تر از شیطان کسی نبود.
شیطان گاهی در عرش الهی و گاهی در بهشت مشغول عبادت بود. گاهی فرشته ها و کملائک برای او منبر می نهادند و او بالای منبر می رفت و آنها را پند و اندرز می داد و چگونگی عبادت کردن خدا را به آنها تعلیم می داد. چرا که از بس عبادت کرده بود، غزارییل عزیز کرده خدا شده بود.
خاک برداشتن از زمین:
در این باره از امیر المومنین (ع) نقل شده است که: وقتی خداوند متعال اراده کرد آدم را خلق کند، خطاب به جبرییل فرمود :مقداری خاک از زمین بیاور تا خلقی جدید به وجود آورم که افضل موجودات جهان و اشرف آنها باشد.
جبرییل به زمین آمد؛ تا خاک بردارد. طبق تذکر شیطان زمین نالید و او را به خداوند قسم داد که از آن خاک بر ندارد . ایشان هم برگشت و داستان را گزارش داد؛ بار دیگر میکاییل و بعد از او اسرافیل را فرستاد باز زمین آنان را قسم داد که از آن خاک بر ندارد و آنها با دست خالی برگشتند. برای بار چهارم عزراییل را فرستاد که حتما از خاک زمین بردارد او وقتی می خواست خاک بردارد، باز زمین ناله کرد و او را به خداوند قسم داد اما عزراییل با وجود ناله های زمین، گفت: من از جانب خداوند مامورم تا کمی از خاک تو بردارم. او خاک را برداشت و برد که آدم را از آن ساختند.
منبع:
کتاب نصیحت های شیطان، نوشته روح الله گایینی، مهدی شعبانی مهردانی