لینک های پیشنهادی

  • مطالب خود را منتخب کنید!
  • کسب درآمد از وبلاگ
  • تغییر متن وبلاگ خود در گوگل

پژوهش در وصیت نامه حاج قاسم(رضوان الله تعالی علیه)

خدایا! از کاروان دوستانم جامانده‌ام

خداوندا،‌ ای عزیز! من سال‌ها است از کاروانی به‌جامانده‌ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آن‌ها، نام آن‌ها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.

عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ 

خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.

عزیزم! من از بی‌قراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن.

خدایا! وحشت همه‌ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده‌ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آن‌ها را خدشه‌دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به سویت آمدند، متصل کن.

معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بار‌ها تو را دیدم و حس کردم، نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آن‌چنان‌که شایسته تو باشم.

 منبع:وصیت نامه حاج قاسم

میهمانان ویژه جهنم

19 بهمن 1395 توسط دهسنگی

 

شیخ صدوق درباره کیفر قابیل فرزند خطارکار حضرت آدم(ع) و دو نفر از بنی اسرائیل و دو تن از امت اسلام با توجه به روایات رسیده این چنین نقل می‌کند:

 

- راوى مى‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: در روز قیامت عذاب هفت نفر از همه سخت‌تر است: فرزند آدم(ع) که برادرش را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) در مورد خداوند بحث و خدا را انکار کرد، دو نفر از بنى اسرائیل که قوم خود را یهودى و مسیحى کردند، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم و دو نفر از این امت که یکى از آن‌ها بدتر از دیگران است و در تابوتى شیشه‌اى در زیر جهنم در دریاهایى از آتش قرار دارد.

 

-راوى از امام باقر(ع) پرسید: اولین کسى که وارد جهنم مى‌شود کیست؟، فرمودند: ابلیس و دو نفر دیگر که در سمت راست و چپ او هستند.

-اسحاق بن عمار صیرفى مى‌گوید: به امام کاظم(ع) عرض کردم: درباره آن دو نفر بر این چیزى بگویید و من درباره آن دو مطالب زیادى از پدرتان شنیده‌ام، فرمودند: اى اسحاق! اولى همانند آن گوساله و دومى همانند سامرى است.

عرض کردم: بیشتر بفرمایید.

فرمودند: به خدا سوگند آن‌ها عده‌اى را مسیحى، یهودى و مجوسى کردند، خداوند کار آن‌ها را نبخشد.

عرض کردم: بیشتر بفرمایید.

فرمودند: سه نفر هستند که خداوند به آن‌ها نظر رحمت نمى‌افکند، آن‌ها را پاک نمى‌کند و عذاب دردناکى براى آنها مهیاست.

عرض کردم: فدایت گردم، اینان کیستند؟

فرمودند: کسى که از جانب غیر خدا ادعاى امامت کند یا امام از طرف خدا را بدنام کند و یا گمان کند آن دو نفر بهره‌اى از اسلام داشته‌اند.

عرض کردم: بیشتر بفرمایید.

فرمودند: اى اسحاق! برایم فرقى ندارد که آیه محکمى از قرآن را محو کنم، پیامبرى حضرت محمد(ص) را انکار کنم، گمان کنم در آسمان خدایى نیست یا در امامت بر حضرت على(ع) پیشى بگیریم (یعنى گناه این کارها با گناه انکار امامت امیرالمؤمنین(ع) و ادعاى امامت خودم برابر است).

عرض کردم: فدایت شوم، بیشتر بفرمایید.

فرمودند: ای اسحاق! همانا در جهنم دره‌اى به نام «سقر» است، از زمانى که خداوند آن را آفریده، نفس نکشیده است، اگر خداوند به اندازه سر سوزنى به او اجازه تنفس بدهد، بدون شک همه زمینیان را آتش مى‌زند و همانا جهنمی‌ها از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى اهل این دره آماده کرده، گریزانند و همانا بدون شک در این دره کوهى است که همه کسانى که در این دره هستند از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى ساکنان این کوه مهیا کرده است، گریزان هستند. و همانا بدون شک در این چاه افعى‌ای است که همه اهل این چاه از پلیدى، بدبویى، کثیفى و سم‌هایى که خداوند عزوجل در نیش آن براى اهلش مهیا کرده، گریزان هستند و همانا و بدون تردید در شکم این افعى هفت صندوق است که پنج نفر از امت‌هاى گذشته و دو نفر از این امت در آن هستند.

عرض کردم: فدایت شوم این پنج نفر و دو نفر کیستند؟

فرمودند: آن پنج نفر عبارتند از: قابیل که هابیل را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) درباره وجود خدا بحث کرد و منکر خدا شد و گفت: من زنده مى‌کنم و مى‌میرانم، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم، یهودا که گروهى را یهودى کرد و بولس که عده‌اى را مسیحى کرد و دو تن بیابانى از این امت.

 

منبع: شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» 

 نظر دهید »

میهمانان ویژه جهنم

19 بهمن 1395 توسط دهسنگی

شیخ صدوق درباره کیفر قابیل فرزند خطارکار حضرت آدم(ع) و دو نفر از بنی اسرائیل و دو تن از امت اسلام با توجه به روایات رسیده این چنین نقل می‌کند:
- راوى مى‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: در روز قیامت عذاب هفت نفر از همه سخت‌تر است: فرزند آدم(ع) که برادرش را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) در مورد خداوند بحث و خدا را انکار کرد، دو نفر از بنى اسرائیل که قوم خود را یهودى و مسیحى کردند، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم و دو نفر از این امت که یکى از آن‌ها بدتر از دیگران است و در تابوتى شیشه‌اى در زیر جهنم در دریاهایى از آتش قرار دارد.
-راوى از امام باقر(ع) پرسید: اولین کسى که وارد جهنم مى‌شود کیست؟، فرمودند: ابلیس و دو نفر دیگر که در سمت راست و چپ او هستند.
-اسحاق بن عمار صیرفى مى‌گوید: به امام کاظم(ع) عرض کردم: درباره آن دو نفر بر این چیزى بگویید و من درباره آن دو مطالب زیادى از پدرتان شنیده‌ام، فرمودند: اى اسحاق! اولى همانند آن گوساله و دومى همانند سامرى است.
عرض کردم: بیشتر بفرمایید.
فرمودند: به خدا سوگند آن‌ها عده‌اى را مسیحى، یهودى و مجوسى کردند، خداوند کار آن‌ها را نبخشد.
عرض کردم: بیشتر بفرمایید.
فرمودند: سه نفر هستند که خداوند به آن‌ها نظر رحمت نمى‌افکند، آن‌ها را پاک نمى‌کند و عذاب دردناکى براى آنها مهیاست.
عرض کردم: فدایت گردم، اینان کیستند؟
فرمودند: کسى که از جانب غیر خدا ادعاى امامت کند یا امام از طرف خدا را بدنام کند و یا گمان کند آن دو نفر بهره‌اى از اسلام داشته‌اند.
عرض کردم: بیشتر بفرمایید.
فرمودند: اى اسحاق! برایم فرقى ندارد که آیه محکمى از قرآن را محو کنم، پیامبرى حضرت محمد(ص) را انکار کنم، گمان کنم در آسمان خدایى نیست یا در امامت بر حضرت على(ع) پیشى بگیریم (یعنى گناه این کارها با گناه انکار امامت امیرالمؤمنین(ع) و ادعاى امامت خودم برابر است).
عرض کردم: فدایت شوم، بیشتر بفرمایید.
فرمودند: ای اسحاق! همانا در جهنم دره‌اى به نام «سقر» است، از زمانى که خداوند آن را آفریده، نفس نکشیده است، اگر خداوند به اندازه سر سوزنى به او اجازه تنفس بدهد، بدون شک همه زمینیان را آتش مى‌زند و همانا جهنمی‌ها از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى اهل این دره آماده کرده، گریزانند و همانا بدون شک در این دره کوهى است که همه کسانى که در این دره هستند از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى ساکنان این کوه مهیا کرده است، گریزان هستند.
و همانا بدون شک در این چاه افعى‌ای است که همه اهل این چاه از پلیدى، بدبویى، کثیفى و سم‌هایى که خداوند عزوجل در نیش آن براى اهلش مهیا کرده، گریزان هستند و همانا و بدون تردید در شکم این افعى هفت صندوق است که پنج نفر از امت‌هاى گذشته و دو نفر از این امت در آن هستند.
عرض کردم: فدایت شوم این پنج نفر و دو نفر کیستند؟
فرمودند: آن پنج نفر عبارتند از: قابیل که هابیل را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) درباره وجود خدا بحث کرد و منکر خدا شد و گفت: من زنده مى‌کنم و مى‌میرانم، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم، یهودا که گروهى را یهودى کرد و بولس که عده‌اى را مسیحى کرد و دو تن بیابانى از این امت.
منبع: شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» 

 نظر دهید »

آلوین تافلر استراتژیست آمریکایی: وقتی آیت الله خمینی برای گورباچف...

16 بهمن 1395 توسط دهسنگی

« آلوین تافلر » استراتژیست آمریکایی می گوید : ” وقتی آیت ا… خمینی براي گورباچف ، رهبر اتحاد جماهير شوروي پيام فرستاد ، درواقع به حکومتهای دنیا ، پیامی تاریخی داد که بسیاری از تحليلگران از دریافت و تحلیل آن عاجز ماندند . مضمون واقعی پیام امام ، فرا رسیدن عصری جدید از حاکمیت جهانی است که غربی ها باید آن را با دقت مورد نظر و بررسی قرار دهند . زیرا در ادامه حرکت امام خمینی ، قلمرو اندیشه های او ، مي تواند جایگاه و اقتدار حکومتها را تغییر دهد . “
پروفسور حمید مولانا ، استاد دانشگاه ارتباطات در آمریکا ، موفقیت امام خمینی را به دلیل ویژگیهایی می داند که در ایشان ممتاز بوده است : وي می گوید : « جایگاه امام خمینی در بیداری مسلمانان جهان بی نظیر است . به نظر بنده از قرن پانزدهم در دنیای غرب و شاید پس از صدر اسلام ، شخصیتی را نديده ايم که نهضت ، افکار و عملکرد او اين همه در سطح جهان تاثیر داشته باشد . امام خمینی از قدرتمندان جهان ، واهمه ای نداشت و در عین حال ، معنای قدرت را در سطح جهانی تغییر داد . پیش از او قدرت ، تنها براساس منابع و امكانات مادی تعريف می شد ، ولی در گفتمان امام خمینی ، قدرت در سطح جهانی به معناي قدرت در عقاید و پرورش افکار و انديشه هاست . امام خمینی با مستضعفین جهان و با همه طبقات به ویژه در کشورهای اسلامی ، ارتباطي مردمی و عاشقانه برقرار کرد . ایشان بیش از هر رهبر دیگری موفق شد پیامهای اجتماعي و سياسي قرآن را به زبان ساده به توده هاي مردم برساند . زندگی معنوی و بی تجمل او ، به وي صلاحیت رهبری مستضعفان را بخشيد . ما در بین رهبران انقلاب های دنیا ، اينگونه ایستادگی و پرهيز از تجملات را ملاحظه نمی کنیم . »

منبع:

یکشنبه, 10 جوزا 1388 15:35

 10 نظر

پرستار دل ها زینب..

12 بهمن 1395 توسط دهسنگی

کربلا شهريست اي دل شهريارش زينب است

اعتبارش از حسين و اقتدارش زينب است

نام زينب با حسين حک گشته در ايوان دل

دل که شد بيت الحسين نقش ونگارش زينب است

شيعه دارد در دلش يکتا کتاب قيمتي

ناشرش باشد حسين ، آموزگارش زينب است

هرکه نازد بر کسي زينب بنازد بر حسين

جان زهرا اين حسين دار و ندارش زينب است
منبع: دانشنامه فرزند

 6 نظر

درد بی درمان و غم خوار زینب

12 بهمن 1395 توسط دهسنگی

 

به رغم شادی پدربزرگ،پدر،مادر،وبرادرت حسن ع،که ازشادی دختردارشدن فاطمه س عرشیان وفرشیان راعیدی می دهند، همین که وجودت به عالم دنیامنتقل می شود،بیقراری میکنی… اما؛نه…این تنها تونیستی که بیقراری،قلب یک نفردیگرهم قرار را ازصاحبش ربوده… .. . دست به دست می گردانندت… . وهمه در عجب اند،از شدت گریه ات…قطع نمیشود… . نوبت به حسین ع می رسد،آغوشش راکه برای اولین بار می چشی، . چشم هایش که باچشم هایت روبرو می شود، . وتلاقی نگاه ها- ومن می گویم ،ک اشک عشق هم آن میان چکه کرده-، . همه ی اینها،دل بیقرارت راقرارمی بخشند… . وبازهم تعجب سایرین از شدت آرامشت… که این هم قطع نمیشود… . . قطره قطره ی خونی ک دررگ هایت جریان دارند، . دم ازعشقی می زنند،که خیلی قبل ترازاینها،مقدرشده است… . اصلا ضربان قلبت بانام حسین ع است که می زند… تک تک مراحل نموِ توراعشق حسین ع باعث شده… بااین اوصاف،چه انتظاری می رود جز اینکه آغوش حسین ع آرام بخش وجودت باشد… . . به زبان گفتنش آسان است،که پنجاه واندی سال،حتی صدم های ثانیه ات بایادِیک نفربگذرند..! وحتی شرط ازدواجت ،تنها جدانشدن ازاوباشد.! واین هنرِ عشق است.. هنرِتوکه هدف زندگی ات،معنابخشیدن به عشق است… . . روز دهم محرم، قلبت مثل دقایق اول زندگی،درسینه ات بیقراری می کرد، که حسین ع آمد.. وبازهم آغوش او وصبری که جرعه جرعه به جان وروح تومنتقل میشد.. وداع شما،کمرکوه رامی شکند..کمرقلم من که جای خوددارد… ازوداع چیزی نمی گویم.. فقط تصورم این است که دقایق آخر،هردو به این جمله فکر میکردید: “خیلی زودگذشت!”

پ.ن: شیعیان روز عید شاد هستند، بهم دیگه عیدی بدین و شاد باشیناااا، ولادت حضرت زینب و روز جامه سفید پوشان پیشاپیش مبارک

منبع: پیمان.ه

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 93

می نویسم به یاد شهید آوینی

اوقات شرعی

امروز: جمعه 23 خرداد 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مطالب نویسندگی
  • احادیث پژوهش
  • تحقیقاتی
    • پرسش و پاسخ
  • معرفی کتاب
  • مناسبتی
  • آموزشی
  • گزارش
  • دانستنی
  • معرفی اساتید راهنما
  • هفته سلامت
  • تلنگری
  • روز جانباز
  • ویژه نامه
  • اخبار
  • چکیده ونتیجه
  • قرآنی
  • قلم زنی
  • درس هایی از کربلا
  • اربعین حسینی
  • شعر
  • جذاب
  • فرهنگی اجتماعی
  • امام زمان(عج)
  • نهج البلاغه
  • پلاسکو
  • دهه مبارک فجر
  • سیاسی
  • دهه فاطمیه
  • مقام معظم رهبری
  • پاسخ به شبهات
  • طب سنتی
  • حجاب
  • معرفی کتاب
  • ماه رمضان
  • ماه رمضان
  • صحیفیه سجادیه
  • صحیفه سجادیه
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

آیتم ها

  • مگه تاحالا مامانو دیدی؟
  • فرقه فعال یمانی
  • نقش موثر طلاب در فضای مجازی
  • کرسی آزاد اندیشی ازدواج دیر هنگام آری یاخیر؟
  • رهبر انقلاب در پیام به پنجاه وپنجمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا
  • پای درس استاد
  • کتاب آیت الله مصباح (رضوان الله تعالی علیه )
  • کتاب شاید پیش از اذان صبح
  • ✍️ تعابیر خواندنی رهبر معظم انقلاب درباره مصباح انقلاب
  • بلای چه کسی اندک است

خبرنامه!

جستجو

  • تماس