بررسی زندگینامه مرحوم علامه مصباح یزدی(رضوان الله تعالی علیه)
دوران تحصيل:
استاد مصباح يزدي كه در دامان چنين خانوادهاي پرورده شده بود، با ورود به دبستان، همه ساله، شاگرد ممتاز مدرسه شناخته ميشد و اين مسأله باعث شده بود كه مورد محبت فراوان معلمان واقع شود. در روزگاري كه استاد، دورة دبستان را ميگذرانيد، جامعه، اقبالي به علوم ديني نشان نميداد. تبليغات رضا خاني، ميكوشيد تا نسل جوان را نسبت به روحانيّت بدبين كند. پر واضح است در چنين فضايي، چنانچه شاگرد ممتازي چون محمد تقي مصباح يزدي بخواهد به تحصيلات حوزوي روي آورد، شگفتي همشاگرديها و استادان و معلمان را بر خواهد انگيخت! از سوي ديگر، جذبه معنوي «مرحوم حاج شيخ احمد آخوندي» كه از خويشاوندان مادري استاد و مقيم نجف بود و گهگاه براي سركشي موقوفهاي كه متولي آن بود، به يزد ميآمد و ميهمان خانواده استاد ميشد، شيفتگي وي به تحصيل علوم ديني را دو چندان ميساخت.
رؤياي ورود به حوزه، در سال تحصيلي 26 ـ 1325 كه دوره ابتدايي ايشان پايان يافته بود، متحقّق شد؛ آن هم در تابستان! فصلي كه نوجوانان را به تفريح و سرگرميهاي جذّاب فرا ميخواند! امّا شيفتگي استاد، او را به يكي از حجرههاي مدرسه شفيعية يزد كشاند. همّت و جديت او باعث شد كه مقدمات و سطوح متوسطه را در مدت چهار سال فرا گيرد. در همين سالها بود كه «حاج شيخ احمد آخوندي» ديگر بار به يزد آمد و با مشاهدة تلاش شايان طلبه جوان، او را براي هجرت به نجف اشرف و ادامه تحصيل در آن حوزة سترگ، تشويق كرد. همچنين خانواده او را به منظور حمايت از او به مهاجرت به نجف، ترغيب نمود.
اين گونه بود كه اعضاي خانواده، همگي در اواخر سال 1330 رهسپار نجف شدند. شش ماه گذشت و وضع مالي خانواده نابسامان شد و تلاشهاي پدر براي كسب در آمد كارگر نيفتاد و آنان مجبور به بازگشت به ايران شدند. والدين استاد به دليل دلبستگي فراوان به وي، حاضر نشدند كه او به تنهايي در نجف بماند و به ناچار، ايشان نيز رهسپار ايران شد. پس از پا نهادن به ايران به تهران آمد و تابستان آن سال را همراه با خانواده در تهران ماند.
بيست روز مانده به آغاز درسها، در حالي كه توانسته بود رضايت خانواده را جلب كند، راهي قم شد و پس از مدتي، با سختي فراوان، توانست در مدرسة فيضيه، حجره بگيرد و در دروس «مكاسب»، «كفايه» و «منظومه» شركت كند. در اين دوره چنان مطالعه و مباحثه وقت او را پر كرده بود كه به گفته خود، در شبانه روز، پنج يا شش ساعت براي خواب باقي مانده بود.
هنوز كفايه و مكاسب را به پايان نبرده بود كه گهگاه براي كسب آمادگي، در درس «امام خميني» (ره) حاضر ميشد و شخصيت امام (ره) تأثير شگرفي در زندگي ايشان گذاشت. در كنار درس امام (ره) در درس فقه «آيتالله العظمي بروجردي» نيز شركت ميجست و در همين سالها، با شخصيت «علامهطباطبايي»(ره) انس فراواني پيدا كرده بود و در مجالس درس عمومي و خصوصي ايشان حضور مييافت. از ديگر كساني كه ايشان سالهاي متمادي را به تحصيل نزد او گذراند، «آية الله العظمي بهجت» بود. وي در طول اين سالها، بنا به گفته هم دورهايها، با دقت فراوان و با جهد و تلاش شايان به تحصيل علوم ميپرداخت و همزمان به تهذيب نفس و ايجاد سجاياي اخلاقي اهتمام ويژه نشان ميداد.
منبع:زندگینامه علامه/ج1