لینک های پیشنهادی

  • مطالب خود را منتخب کنید!
  • کسب درآمد از وبلاگ
  • تغییر متن وبلاگ خود در گوگل

نقش تفکردرشاکله ی انسان

14 اسفند 1395 توسط دهسنگی

این تحقیق باهدف تبیین نقش تفکردرشاکله انسان ازمنظرمنابع دینی تنظیم شده است ودرآن تلاش گردیده تابدین سوال پاسخ داده شودکه نقش تفکردرشاکله انسان چیست؟درراستای پاسخ به این پرسش به عواملی که موجب شکل گیری شاکله وشخصیت انسان می شوندوخودشناسی که موجب رسیدن به خداشناسی می گردد،اشاره کنیم .

ازمهمترین یافته های ونتایج بدست آمده می توان به این حقیقت اشاره کردکه:تفکرحاصل انسانیت انسان می باشدچراکه موجب پیشرفت دینی وارتقای سطح معنویت فردوترقی وتعالی درراه های مادی ومعنوی می گرددوباآن ازسایرموجودات متمایزمی گردد.

این تحقیق درچهاربخش به شرح ذیل تنظیم وارائه شده است:

بخش اول کلیات،بخش دوم که شامل دوفصل می باشدبررسی جایگاه تفکردرقرآن وسنت بیان شده ودربخش سوم وچهارم ردیف دسته بندی کلی به مفهوم شاکله وشخصیت ونقش تفکردرآن وهمچنین پیشنهادات ونتیجه گیری پرداخته است.

مطالعه دراین پژوهش ازنوع مطالعات توصیفی بوده وروش به کاررفته درآن اسنادی است وتحلیل داده هابابهره گیری ازروش تحلیل محتواومنابع دسته اول ودوم جمع آوری شده است.

کلیدواژه: تفکر-شاکله

محقق:سحرفرشامراد

 نظر دهید »

ناموس زخمدار علی بود (فاطمه(س))...

25 بهمن 1395 توسط دهسنگی

در روز سخت یار علی بود فاطمه

پیوسته در کنار علی بود فاطمه

دشمن شعار زشت به لب داشت، در عوض

زیباترین شعار علی بود فاطمه

یزدان به افتخار علی در گشوده بود

بنگر که افتخار علی بود فاطمه

دست خداست دست علی دست از او مدار

الحق که دستیار علی بود فاطمه

دنیا به پیش چشم علی ارزشی نداشت

دنیای انحصار علی بود فاطمه

هر جا جهاد بود علی بود و ذوالفقار

گریان در انتظار علی بود فاطمه

پائیز بود و سینه پر درد و برگ زرد

اندر خزان بهار علی بود فاطمه

آری دیار یار دیاری غریبه بود

آشفته دیار علی بود فاطمه

آری علی امام ولایتمدار بود چون

زهره در مدار علی بود فاطمه

با این که زندگی همه آلام و رنج بود

آرامش و قرار علی بود فاطمه

مشکل گشای خلق به مشکل فتاده بود

مشکل گشای کار علی بود فاطمه

یک لحظه بر سران سقیفه امان نداد

القصّه دادیار علی بود فاطمه

زهرا چو رفت شیشه عمر علی شکست

بازوی اقتدار علی بود فاطمه

بی فاطمه سرای علی را صفا نبود

فانوس شام تار علی بود فاطمه

مسمار، خون فاطمه می ریخت پشت در

ناموس زخمدار علی بود فاطمه

ای یار بر شفاعتش امیدوار باش

امّیدِ روزگار علی بود فاطمه

 5 نظر

ماه قدش خمیده بود...

25 بهمن 1395 توسط دهسنگی

چشم مهتاب گریه می کرد و

نیمه شب آب گریه می کرد و

در طواف شکسته پهلویی مثل گرداب گریه می کرد و

غسل می کرد هر چقدر آن شب

باز خوناب گریه می کرد و

گریه ها گر چه بی صدا بودند

دل بی تاب گریه می کرد و

ماه قدش خمیده بود و

با آفتاب گریه می کرد و

مادری پا به پای طفلانش

باز در خواب گریه می کرد و

هر که با چشم تر زمین می خورد

کوه هم با کمر زمین می خورد

داشت سلمان می آمد از خانه

که سر هر گذر زمین می خورد

کودکی نیز پشت یک تابوت

پشت پای پدر زمین می خورد

که به داد دل علی برسد 

گاه گاهی که بر زمین می خور

د راه می رفت با عصا اما بین دیوار و در

زمین می خورد

منبع:

شعر رحمان نوازنی

 نظر دهید »

عشق میسوزد وهیزم شده زهرای علی...

23 بهمن 1395 توسط دهسنگی

باغبانی که گل یاس ندارد مردم

مثل مردی است که احساس ندارد مردم

هرکه انگشت علی دید به او میخندید

آخر انگشترش الماس ندارد مردم

چه کند شاه جوانی که نجابت دارد

و کسی حرمت او پاس ندارد مردم

به خدا جهل تعصب زده حاکم شده بود

ور نه آن طایفه سیاس ندارد مردم

آنکه آتش زده بربیت علی داشت وضو

ذره ای شبه و وسواس ندارد مردم

صحنه تا روز قیامت همه جا حک شده است

گرچه آن حادثه عکاس ندارد مردم

عشق میسوزد و هیزم شده زهرای علی

چه کند حیف که عباس ندارد مردم

منبع:

شاعر: عباس زرگوش

 

 2 نظر

روایتی از رهبر انقلاب 

20 بهمن 1395 توسط دهسنگی

روایت رهبرانقلاب از اولین روزهای پیروزی انقلاب

 من می‌شوم چایی‌ریز امام
رهبرانقلاب: قبل از ورود امام با دوستان روحانی جلسه‌ای تشکیل دادیم و گفتیم: خب فردا امام وارد تهران می‌شود؛… باید از حالا آماده باشیم و تشکیلات بیت امام را منظم کنیم. هرکس مسئولیتی به عهده بگیرد. همه قبول کردند که بیاییم درباره این قضیه فکر کنیم.

جلسه گذاشتیم. بنده گفتم: من می‌شوم قهوه‌چی. رفقا خندیدند و گفتند: شوخی می‌کنی؟ گفتم: نه، شوخی نمی‌کنم. اتفاقا چون اهل چایی هستم، خوب چایی درست می‌کنم؛ بالاخره منزل امام، یک چایی ریز می‌خواهد. آن چایی‌ریز من باشم.

اين حرف موجب شد كه جلسه‌ی ما به يک سمت خوب رفت. فرق است بين اينكه هركس بنشيند جايی و هدف بگيرند كه رئيس اين تشكيلات چه كسی باشد؟ من در دلم بگويم بالاخره من مناسب‌ترم. شما بگوييد من مناسب‌ترم. اينجا يک معارضه و دعوا می‌شود.

ما در اين دعوا، به قول زورخانه‌چی‌ها لنگ انداختيم. گفتيم ما نيستيم؛ شغل ما قهوه‌چی‌گری. همه لنگ انداختند و کار سامان گرفت. ۷۲/۵/۷

منبع: KHAMENEI. IR

 3 نظر
  • 1
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 37

می نویسم به یاد شهید آوینی

اوقات شرعی

امروز: شنبه 20 اردیبهشت 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مطالب نویسندگی
  • احادیث پژوهش
  • تحقیقاتی
    • پرسش و پاسخ
  • معرفی کتاب
  • مناسبتی
  • آموزشی
  • گزارش
  • دانستنی
  • معرفی اساتید راهنما
  • هفته سلامت
  • تلنگری
  • روز جانباز
  • ویژه نامه
  • اخبار
  • چکیده ونتیجه
  • قرآنی
  • قلم زنی
  • درس هایی از کربلا
  • اربعین حسینی
  • شعر
  • جذاب
  • فرهنگی اجتماعی
  • امام زمان(عج)
  • نهج البلاغه
  • پلاسکو
  • دهه مبارک فجر
  • سیاسی
  • دهه فاطمیه
  • مقام معظم رهبری
  • پاسخ به شبهات
  • طب سنتی
  • حجاب
  • معرفی کتاب
  • ماه رمضان
  • ماه رمضان
  • صحیفیه سجادیه
  • صحیفه سجادیه
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

آیتم ها

  • مگه تاحالا مامانو دیدی؟
  • فرقه فعال یمانی
  • نقش موثر طلاب در فضای مجازی
  • کرسی آزاد اندیشی ازدواج دیر هنگام آری یاخیر؟
  • رهبر انقلاب در پیام به پنجاه وپنجمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا
  • پای درس استاد
  • کتاب آیت الله مصباح (رضوان الله تعالی علیه )
  • کتاب شاید پیش از اذان صبح
  • ✍️ تعابیر خواندنی رهبر معظم انقلاب درباره مصباح انقلاب
  • بلای چه کسی اندک است

خبرنامه!

جستجو

  • تماس