پژوهش در وصیت نامه حاج قاسم(رضوان الله تعالی علیه)
خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوندا، ای عزیز! من سالها است از کاروانی بهجاماندهام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن.
خدایا! وحشت همهی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشهدار میکند، مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنانکه شایسته تو باشم.
در سال ۱۹۴۸، سازمان بهداشت جهانی اولین مجمع جهانی بهداشت را برگزار کرد، مجمع تصمیم گرفت که از سال ۱۹۵۰ به بعد، هفتم آوریل هر سال به عنوان روز جهانی بهداشت نامگذاری و تعیین شود.[۱]
در ۷ آوریل سال ۱۹۴۸ میلادی در نیویورک، نخستین اساسنامه کنفرانس بینالمللی بهداشت از سوی سازمان بهداشت جهانی تدوین گردید. در ژوئن ۱۹۴۸، نخستین مجمع عمومی سازمان بهداشت جهانی با حضور نمایندگان بیش از ۶۱ کشور جهان در ژنو تشکیل شد و ۷ آوریل را به نام روز بهداشت نامگذاری کردند.[۲]
با این تصمیم از سال ۱۹۵۰ به بعد در روز ۷ آوریل هر سال، برگزاری جشن بزرگداشت این روز به جریان افتاد. مراسم روز جهانی بهداشت، سالانه به عنوان فرصتی به منظور جلب توجه جهان به موضوع بهداشت جهانی است و سازمان بهداشت جهانی و کشورهای جهان رویدادهای بینالمللی، منطقهای و محلی را در چنین روزی بررسی میکنند.
دولتها و سازمانهای غیردولتی مختلف به روز جهانی بهداشت، منافع و دستاوردهای آن برای بهداشت عمومی اذعان دارند. آنها فعالیتهای مربوطه مانند شورای جهانی بهداشت را ساماندهی کرده و حمایتشان را از آنها در رسانهها اعلام میکنند.
روز جهانی بهداشت همراه با روز جهانی سل، هفته جهانی ایمنسازی، روز جهانی مالاریا، روز جهانی علیه توتون و تنباکو، روز جهانی ایدز، روز جهانی اهدای خون، و روز جهانی هپاتیت، یکی از هشت کمپین رسمی سازمان بهداشت جهانی WHO است.
سازمان بهداشت جهانی همه ساله در روز جهانی بهداشت با هدف افزایش توجه و آگاهی عموم مردم و تمرکز اقدامات و فعالیتها یکی از موضوعات مبتلا به جوامع را انتخاب میکند و به آن میپردازد. این سازمان برای سال ۲۰۱۷ موضوع افسردگی را انتخاب کرده است. شعار سال ۲۰۱۷ روز جهانی بهداشت: افسردگی (بیایید صحبت کنیم) بوده است. هدف سازمان بهداشت جهانی این است که از این طریق توجه همگان را بیش از پیش به «افسردگی» به عنوان بیماری قرن حاضر جلب نماید.[۳]
منبع:
1.مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «World Health Day». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱ ژوئبه ۲۰۱۴. 2.روز سلامتی (روز جهانی بهداشت) چه روزی است؟ 3.شعار سازمان جهانی بهداشت امسال برای روز جهانی سلامت
همه دلگرم و سرشار از مهربانی، کولهباری مختصر میبندیم تا همقدم شویم روزی مبارک را با بهار؛ بهاری دلکش، بهاری زیبا، بهاری مغرور!بهاری با آغاز شهادت!
امسال با دیگر سال ها فرق میکند، امسال دل بهار هم گرفته، نمیدانم…
قدم زنان کوچه های خاکی سامرا را در خیالم سپری می کنم تا اینکه آهسته و آرام به سرسرای بارگاه ملکوتی ات نزدیک شوم. از دور گنبد زیبایت نمایان می شود.راستی گنبد!همان گنبدی که چندی نمی گذرد پس از تخریب آن باز شکل گنبد به خود گرفته است!
بانگاه به گنبدت باخود میگویم:سامرا!روضه گودال مگر خواند کسی؟! که حرم از سرش عمامه گنبدبرداشت؟!
امام مظلومم! در خیالم در کوچه های خاکی سامرا روبه رویت و چشم در چشم گلدسته هایت به زمین می نشینم و زارِ زار اشک می ریزم. گویی تمام غصه های دنیا را یکجا در بارگاه و ضریحت ریخته اند. عجب زمانه ای است و عجب روزگاری! هنوز که هنوز است باید در غربت و مظلومیت سپری کنی.
سلام برتو که سالهای سال در محاصره خارها زیستی اما شکوفه های محمدی وجودت همچنان به شکوه آمد.سلام برتو که از کودکی بر خلایق تابیدی و در جوانی به دیدار پروردگارت شتافتی.سلام برتو که پدرت جود و کرم بود و مادرت آسمانی، خودت هدایتگری پاکیزه بودی و فرزندت نیکویی در محاصره بدی ها!امسال سالمان با شهادت تو آغاز می شود!
نگرانم!…
نگرانم که نگه ندارند حرمتتان را…دعاکنید تا امسال سال ظهور فرزند عزیزتان مهدی(عج)باشد.
این ایام به سیره زنان عالم و بانوی بزرگ تاریخ جهان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) متعلق است ان زن نمونه ای که حیاتش با همه کوتاهی و عمر او در عین جوانی الگویی برای همه مردان و زنان غیور و مومن و مسلمان و حتی مردم غیر مسلمانی که با مقام ان بزرگوار درس بگیریم (منبع: حدیث ولایت فجلد3 ،صفحه76)
زنان مسلمان در زندگی شخصی و اجتماعی و خانوادگی خود باید زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را از جهت خردمندی ففرانگی و عقل و معرفت الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بعد عبادت مجاهدت حضور در صحنه ،تصمیم گیریها ی عظیم اجتماعی ، خانه داری ، همسرداری وتربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر پیروی کنند زیرا زندگی ان باموی بزرگ اسلام نشان می دهد که زن مسلمان برای ورود در صحنه سیاست و میدان کار و تلاش و نیز ایفای نقش فعال در جامعه همراه با تحصیل ،عبادت و همسر داری و تربیت فرزندان می تواند پیرو حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) باشد و دخت گرامی پیامبر عظیم الشان الهی را الگوی خود قرار دهد ( منبع : سخن مقام معظم رهبری )
تمام جلوه زن ،مقام و منزلت فاطمه:
تمام ابعادی که برای زن متصوراست وبرای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جلوه کرده و ان یک زن معمولی نبوده است یک زن روحانی یک زن ملکوتی یک انسان به تمام معنا تمام نسخه انسانیت تمام حقیقت زن تمام حقیقت انسان درموجودی ملکوتی اوست که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است پس روز زن تمام هویت های کمالی که در انسان متصور است در زن نیز متصور است زنی که تمام خاصه های انبیا در اوست زنی که اگر مرد بود نبی بود زنی که اگر مرد بود رسول الله بود پس روز زن تمام حیثیت زن و تمام شخصیت زن در او موجود می باشد معنویات ،جلوه های الهی فجلوه های جبروتی ،جلوه های ملکی وناسوتی همه در این موجود مجتمع است انسانی است به تمام معنا برای زن ابعاد مختلفی وجود دارد چناچه برای مرد و برای انسان این ورق صورتی طبیعی نازلترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن و مرد است از همین مرتبه نازل حرکت به سوی کمال است انسان موجودی متحرک است از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیبت فنا بر الوعیت برای صدیقه طاهره این مسائل یعنی معانی حاصل است از مرتبه طبیعت شروع کرده و حرکت کرده ،حرکت معنوی با قدرت الهی با دست غیبی با ترتیب رسول الله(صل الله علیه و اله و سلم ) مراحل را طی کرده است تارسیده است به مرتبه ای که دست همه از او کوتاه است پس تمام جلوه زن تحقق پیدا کرده است و زن به تمام معنا متحقق (منبع: صحیفه نور ،جلد6،صفحه 185)
منظور از عصمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) چیست ؟
اگر فاطمه (سلام الله علیها) عصمت از خطا ندارد اکر فاطمه (سلام الله علیها)عصمت هوی ندارد قهرا رضا و غضب خدا و رضای خدابه باطل تعلق میگیرد پس به حکم برهان ،فاطمه(سلام الله علیها) به آن افقی رسیده و در ان مقام معینی منزل کرده که دران مقام همه عقول از کار افتاده الان وقت ان نیست تا بگویم که مساله عصمت نیست بلکه فوق عصمت است خوب دقت کنید عصمت چیست .عصمت این است که بشر به جایی برسد که رضا و غضبش از حد حیوانیت بگذرد و به حد عقلانیت برسد و از حد عقلانیت هم باید بگذرد به حدی برسد که رضای او رضای الهی بشود غضب او غضب الهی بشود هر جا خدا غضب می کند و هر جا خدا راضی است او راضی است ولی مسله فوق این است یک مرتبه می گوییم فاطمه (سلام الله علیها) به انجا رسیده که هر جا خداغضب می کند فاطمه غضب می کند هر جا خدا راضی است فاطمه راضی است اما آنچه پیغمبر فرمودند : این است : «خدا برای غضب فاطمه (سلام الله علیها)غضب می کند خدا برای رضای فاطمه (سلام الله علیها راضی می شود)اینجاست که کمیت عقل در معرفت چنین کسی با چنین مقامی لنگ است (منبع: حلقه وصل،صفحه133،134)
جوهر اسمان و جوهر ملکوت:
خداوند متعال می گویند که فاطمه زهرا مانند نوریه ای است در زمین است ولی جوهر آسمان است که در عالم ملک است و جوهر ملکوت می باشد ( منبع: حلقه وصل ،صفحه 302)
اولین شخص در ورود به بهشت:
اولین شخص در ورود به بهشت باید اول شخص در انسانیت باشد این است که عقلا و نقلا ممکن نیست که اول وارد در بهشت غیر از پیغمبر خاتم باشد شخص اول در وجود صورتا و سیرتا و اخلاقا و عملا اول شخص که بر سفره الهی و سفره ضیافت الهی وارد می شود باید پیامبر باشد پس چگونه اول شخص وارد به بهشت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)است بین آنچه عقل درک می کند و آنچه حضرت ختمی مرتبت نقل می کند توناقصی نیست زیرا فاطمه زهرا(سلام الله علیها) عین پیامبر است و ورود پیامبر به بهشت ورود حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و این دو غیر از یک دیگر نیستند و حضرت زهرا(سلام الله علیها) اولین فرد وارد در بهشت اس (منبع: حلقه وصل ،صفحه 50،51)
ستایش فاطمه:
مقام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) درخور ان است که عقول برجسته انسان های بزرگ در اصیلترین رشته های تفکرشان بیندیشند و زبانهای فصیحترین و بلیغترین گویندگان و شعرا و سرایندگان ،ان اندیشه ها را در قالب کلمات بیاورد و سرشار ترین ذوقها و جوشانترین طبعهای شاعران و هنرمندان ان را به صورت شعر و سخن منظوم فبا بهترین گویشها و حجره ها بیان کنند اگر این طور بشود شاید ذهن بشر متوسط امروز و ما از معارف حقیقی الهی دوریم و کششنداریم که در ذهن و دل و روحمان ، حقایق والا و متعالی را درک بکنیم ، بتوانیم گوشه ای از فضائل و مدایح و مناقب و محامد این بزرگوار را بفهمیم و درک کنیم وقتی انسان به روایاتی که مربوط به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها )می باشد و از ائمه صادر شده است مراجعه می کند . می بیند زبان معصومین (علیه السلام) نسبت به این بزرگوار آن چنان زبان ستایش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای حضرت فاطمه زهرا(السلام الله علیه )ارا ندانسته باشد ممکن است مایه تعجب بشود از خود پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله و سلم ) که پدر و مربی این مخدره بزرگوار بود تا ایر المومنین (علیه السلام) که همسر او بود و تا فرزندان ائمه 0علیه السلام) راجع به حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) جمله سخن گفته اند و ان را با زبان تعظیم و ستایش بیان کرده اند این نشان دهنده ان مقام والا و توصیف ناشدنی است که حقیقتا برای ذهن قاصد مافان علو درجه معنوی و ملکوتی ام الائمةالنجباء(علیه السلام)قابل درک نیست و ما به قدر فهم خود ممکن است رشحه ای از رشحات را درک کنیم (منبع: حدیث و لایت ، جلد 3، صفحه 166،167)
منطقه ی مریوان - این شهر و این مردم و این مناظر و این مناطق حساس - برای من یکی از خاطره انگیزترین مناطق کردستان و غرب کشور است. خداوند متعال را سپاسگزارم که بار دیگر توفیق پیدا کردم به این سرزمین سرشار از شکوه دلاوری و زیبائی طبیعی و مالامال از احساس محبت و وفاداری که در گذشته هم من اینها را در این منطقه تجربه کرده ام، بار دیگر سفر کنم.[1]
الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیةاللَّه فی الأرضین.برای من مایه ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه ی عشاق دل باخته ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. به همه ی برادران و خواهران عزیزی که در این منطقه سکونت دارند و همین طور به شما برادران و خواهران عزیزی که از نقاط مختلف کشور برای تکریم شهیدان به این نقطه آمده اید، سلام عرض می کنم.اگر این شهیدان عزیز نمی بودند و چنانچه این مردم مؤمن در این منطقه، سدِ راه دشمن نمی شدند، سرنوشت ایران عزیز و اسلامی چیز دیگری می شد. امروز و فردا و فرداها این ملت و این کشور، مرهون فداکاری شهیدان عزیزی است که این منطقه ی عظیم را با جسم و جان خود محافظت کردند، استقلال کشور را حفظ کردند و عزت این ملت را حفظ کردند.[2]
اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است. از اطراف کشور مردان، زنان، پیران و جوانان که به این نقطه و دیگر نقاطی که در تاریخِ جنگ تحمیلی، نقاط برجسته و فراموش نشدنی بوده اند، شتافته اند و در حقیقت، یاد آن جوانان، رزمندگان، دلاوران و مؤمنانی را که کشور و تاریخ و ملت ما همواره مدیون آنهاست، گرامی داشته اند. البته لازم است با قلب و زبان از مردم عزیزی که امروز از شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش در این جلسه بزرگ شرکت کرده اند و همچنین از بقیه هم میهنان ایرانی ما که از سرتاسر نقاط کشور به این جا آمده اند، سپاسگزاری کنم. [3]
امروز شرکت من در مجموعه ی زایران خاک خونین شلمچه، برای بزرگداشت یاد و نام شهیدان عزیز و مردان بزرگی است که با خون خود، با جهاد و همت خود، با عزم و اراده ی خود، نام شلمچه و خرمشهر و خوزستان و ایران را در تاریخ، بلند کردند.ملت ایران در دورة معاصر، هر چه عظمت و عزت در دنیا دارد، به برکت خون رزمندگانی است که در این سرزمین های خونین، حضور پیدا کردند و جان خود، سلامت و جوانی خود را برای اسلام، برای ملت و میهن شان در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم کردند. ایران، امروز هر چه دارد و در آینده هر چه بدست بیاورد، به برکت خون این شهیدان است. اگر این شهدایی که شلمچه، یادگار آنها و این بیابان های خونین، حامل نشانه های آنهاست، نبودند، امروز در این کشور، از استقلال ملی، از شرف ملت، از اسلام و از هیچ چیز ایرانی، نشان برجسته یی نبود؛ اینها در مقابل دشمن مهاجمی که بدون کمترین ملاحظه یی به مرزهای جغرافیایی و مرزهای ملی و مرزهای اعتقادی حمله کرده بود، ایستادند.[4]
جلسه ی بسیار شیرین و اثرگذار و پُراهمیتی است. کلمه کلمه ی این خاطرات برای تاریخ ما و سرگذشت پُرفراز و نشیبِ این ملت بزرگ، جزو جذابترین بخشها به حساب می آید. خیلی استفاده کردیم؛ خیلی لذت بردیم. از همه ی عزیزانی که خاطرات خودشان را بیان کردند و همچنین از کسانی که این مراسم و جلسه ی امروز را تدارک دیدند و مدیریت کردند، و از همه ی شما عزیزانی که یادگاران پُرشکوهترین روزهای تاریخ اخیرِ این کشورید و در اینجا حضور دارید، صمیمانه تشکر میکنیم.دو مقوله را از هم جدا کنید؛ هر کدام از اینها حرف و گفت فراوانی می طلبد. یک مقوله، مقوله ی مربوط به مسئله ی دفاع مقدس است؛ این دفاع مقدس و دوران هشت ساله، مثل جنگهای معمولی و بقیه ی جنگهای دنیا نیست؛ بلکه خصوصیاتی دارد.[5]
اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است. از اطراف کشور مردان، زنان، پیران و جوانان که به این نقطه و دیگر نقاطی که در تاریخِ جنگ تحمیلی، نقاط برجسته و فراموش نشدنی بوده اند، شتافته اند و در حقیقت، یاد آن جوانان، رزمندگان، دلاوران و مؤمنانی را که کشور و تاریخ و ملت ما همواره مدیون آنهاست، گرامی داشته اند.هم زمان و هم مکان بسیار حساس است. زمان، یادآور نهضت عظیم و فراموش نشدنی حسین بن علی (علیه السّلام ) است. مکان هم پادگان دوکوهه است که عاشوراییانِ زمان ما، جوانان از جان گذشته و دلاور ما، در طی سالهای متمادی دفاع مقدس، در همین جا اجتماع کردند؛ در همین حال و هوا، عزم و تصمیم مردانه و مؤمنانه خود را بر دفاع از این کشور به مرحله عمل درآوردند. این پادگان و سرزمین شاهد فداکاریها، اخلاصها، ایمانها و روحیه های مالامال از امواج صفا و طراوتی است که از جوانان مؤمن بسیجی و فداکار بروز کرده است. [6]
من این سرزمین را یک سرزمین مقدس می دانم. اینجا نقطه ای است که ملائکه الهی که شاهد فداکاری مخلصانه این شهدای عزیز بودند، به اینجا تبرک می جویند. اینجا متعلق به هر کسی است که دلش برای اسلام و برای قران می تپد. اینجا متعلق به همه ملت ایران است. مقام معظم رهبری:این مساله کاروان راهیان نور حافظ افتخارات و نقطه عطف سربلندی و عزت ملت است.این سرزمین نور، محل تلاقی زمین و آسمان و معراج شهیدانی است که از اوج انسانیت تا ملکوت اعلای الهی پر کشیدند.[7]
فعالیتی که شما دوستان عزیز و برادران و خواهران در زمینه هدایت و تشکیل کاروان های راهیان نور و خدمات به آنها و دوش گرفتن این کار بزرگ انجام می دهید، حقاً در خور ستایش و تمجید و تشکر است. ..- این مساله(کاروانهای راهیان نور) حائز عناصر سازنده واقعی است و در این جمله خلاصه می شود که بگوییم حفظ افتخارات و نقطه های سربلند و عزت یک ملت است، این چیز خیلی مهمی است. - حفظ آثار جنگ در بعضی از شهر ها و مناطق جنگی در شمار وظایف مهم کنونی است[8]
برای من مایه افتخار و سربلندی است که در این منطقه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه عشاق دل باخته یاد شهیدان حضور داشته باشم.مقام معظم رهبری:شاید بسیاری از شما جوانان عزیز، دوران دفاع مقدس را درک نکردید. در آن دوران نتوانستید، نبودبد که بیایید وسط آن میدان، اولا باید با اوضاع داوطلبان و جوانان مومن آن روز همه آشنا شوند، مخصوص شما نیست. مقام معظم رهبری:من به جوانان امروز، بخصوص جوانان موکدا توصیه می کنم، کتابهایی را که شرح و گزارش گوشه ای از جنگ 8 ساله است قدر بدانند و آنها را بخوانند، زیرا حقایق زیادی در آن کتابها بازگو شده.[9]
پی نوشت ها:
[1] بیانات در دیدار مردم مریوان ۱۳۸۸/۰۲/۲۶ - ۱۴:۴۲
[2] بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع مردم دشت آزادگان، سوسنگرد، بستان، حمیدیه و هویزه و كاروانهاى راهیان نور، در منطقه ى دهلاویه 05/ 01/ 85
[3] بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع راهیان نور و قشرهاى مختلف مردم اندیمشك در پادگان دوكوهه
[4] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در شلمچه
[5] بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از رزمندگان، ایثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس
نزديکي هاي بهار دلم پرنده مي شود. پر ميگشايد تا به سرزمين آرزوها برسد. مثل يک پرنده مهاجر، نه شايد هم مثل ققنوس قصه ها که تمام هستي اش را در آتش عشقي ناشناخته اما آشنا ميسوزاند تا هستي دوباره و جاني پاک و بي آلايش را به دست آورد. اسفند ماه که مي شود کوچ دستهجمعي مسافران پرنده صفت سرزمين راهيان نور شروع مي شود. در بيش از دو دهه اي که کاروان هاي راهيان نور، کيلومترها جاده آسفالتي را براي رسيدن به خاکريزها و سنگرها و خطوط مقدم جبهه هاي هشت سال دفاع مقدس بر بال فرشتگان مي پيمايند، تا حال کسي پيدا نشده که دلش را در غروب سرخ شلمچه يا ميان رمل هاي فکه و يا در گوشه اي از خاک دامنگير طلائيه و يا در دشت تفتان هويزه، شايد هم در مشهد سوسنگرد، جا نگذاشته باشد و چه خوشدلي است که بتواند به ضريح چشمان شهدا گره بخورد و در ميان گيسوي باد، رها و بي تعلق به سوي قبله نماز گزارد.
اسفند ماه که مي شود دلم بهانه گير مي شود. گاهي بهانه اش از نوشتن است و گاه از شلوغي خيابان و زماني هم خسته از دست… صداي پاي بهار که ميآيد، شکوفه ها که افسر بوته هاي گل و شاخههاي درختان مي شوند، برگ هاي قرمز تقويم که خودنمايي مي کنند و اصلاً درست زماني که سال تحويل ميشود، دلم را به سختي با خود همراه مي کنم و در آخرين لحظات سال کنار سفره هفت سين مينشانم. او خوب مي داند که باز مسافر سرزمينهاي نور هستم و راهش را در کوچه پس کوچه هاي شهر آهني گم نمي کند و براي رفتن به مسير انتخابي دل، پا نمي خواهد…
جنوب؛ ايراني کوچک اما عاشق!
از اواسط اسفند ماه، اهواز و آبادان، خرمشهر و سوسنگرد و اروند کنار و دهلاويه و… ميزبان مردماني از سراسر ايران مي شوند. اتوبوس ها با پارچه نويس هاي زيبا مبدأ حرکت مختلفي دارند که تمامي به يک مقصد ختم مي شوند. مسافران اين اتوبوس ها همگي چشماني بهاري، نگاهي آسماني، نفسي به زنجير کشيده، دلي پر تپش و سکوتي پر هياهو دارند. اتوبوس ما هم از ناحيه شهيد بهشتي سپاه محمد رسول الله (ص) با بيش از 200 مسافر راه خود را آغاز کرده و در شوش دانيال زيارتنامه خوانده و به سوي مشهد شهداي هشت سال دفاع مقدس قدم برداشته است.
پله پله تا ملاقات خدا…
منبع: گزارشي از سفر به سرزمين نور همراه با کاروان ميثاق با خاک ناحيه شهيد بهشتي،به قلم بنده حقیر