نقش برنامههای تلویزیونی در الگوی تربیتی افراد جامعه
چکیده:
این مقاله با هدف بررسی نقش برنامههای تلویزیون در الگوی تربیتی افراد جامعه تظیم و در آن تلاش میگردد تا به این سؤال پاسخ داده شود که نقش برنامههای تلویزیون در الگوی تربیتی افراد جامعه چگونه است؟ جامعه آماری در این تحقیق شهرستان علیآبادکتول میباشد. در این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد384 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شد.
مطالعه از نوع مطالعات توصیفی و کتابخانهای و روش بهکار رفته کتابخانهای، میدانی است. دادههای موردنظر با استفاده از فیش جمعآوری و در تحلیل آنها از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. به منظور تهیه ابزار گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته با در نظرگرفتن نقش برنامههای تلویزیونی در الگوی تربیتی افراد جامعه با استفاده از پژوهشهای پیشین و مبانی نظری موجود استفاده شد.
روایی ابزار اندازهگیری بهوسیله روایی صوری مورد تأئید قرار گرفت و پایایی آنها توسط ضریب آلفای کرونباخ با نرمافزار SPSS محاسبه شد در نهایت برای پرسشنامه به عدد 0.791 رسیدیم. روش تجزیه و تحلیل دادهها در این تحقیق شیوه کمی میباشد.
از مهمترین یافتههای این مطالعه میتوان به این موارد اشاره نمود که تلویزیون با تصاویر رنگارنگش اثرهای زیادی را بر ذهن مردم میتواند بگذارد، لذا هم مردم باید هوشیارانه برنامهها را انتخاب و هم این رسانه در ساخت برنامههایش کارشناسانه عمل نماید.
واژگان کلیدی: تربیت، الگو، رسانه، تلویزیون، جامعه
مقدمه
اجتماع، نیازمند تربیتی شایسته میباشد؛ یعنی نیازمند راه و روشی که باعث رشد، پیشرفت و ترقی افراد جامعه گردد.
تربیت؛ از جمله مفاهیمی است که در تمامی مکاتب و ادیان الهی و غیر الهی مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت موضوع و تأثیرات آن به قدری زیاد میباشد که توانایی اثرگذاری بر ساختار اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و … را دارا میباشد. بههمین علت در عصر حاضر نیز بر آن تأکیدهای فراوانی شده است. از تربیت تعاریف متعددی ارائه شده است. بهطوریکه وطنی(۱۳۸۸) بر این باور است که تربیت محصول مراقبتی است که از نشو و نمای آدمی زاد در جریان رشد وی؛ یعنی سیر بهسوی کمال بهعمل میآید. در تعریف دیگر فیروزی(۱۳۹۴)، تربیت را به معنای فعلیت رساندن قوا و استعدادهای انسان و ایجاد تعادل و هماهنگی در آنها برای رسیدن به کمال مطلوب او؛ یعنی قرب به خداوند عنوان مینماید.
با عنایت به موارد فوق برای تربیت میتوان انواع مختلفی در نظر گرفت. یکی از آنها تربیت دینی است که آثار مثبت فراوانی را بر جامعه متحمل میگردد. اگر تربیت دینی بر جامعه حاکم باشد؛ دیگر از کارهای نامطلوب و کجرویهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … خبری نخواهد بود.
یکی از ابزار تأثیرگذارنده بر تربیت، تلویزیون میباشد و آن عبارت است از، رسانه الکترونیکی که بهصورت تصویری و شنیداری پیغام را به مخاطب القاء مینماید. این وسیله ارتباطی میتواند زداینده رفتارها و عملهای ناپسند در جامعه باشد؛ بهعنوان مثال از شیوع فساد در بین برخی از افراد جامعه، باورهای غلط و انحرافی، گرایش به پوچی، بیاعتقادی و اثرات منفی رسانههای گروهی بیگانه میتواند جلوگیری نماید.
بهعنوان مثال حسینی(۱۳۸۹) به نقد و بررسی برنامههای تلویزیونی و اثرات مثبت آن؛ همانند
موفقیت فرزندان، موفقیت شغلی همسران، اشاعهی فرهنگ اسلامی و ارشاد جوانان پرداخته است.
نظر به موارد فوق، این مطالعه با هدف شناسایی نقش برنامههای تلویزیون در الگوی تربیتی افراد جامعه، تربیت کودکان، بهبود تربیت خانواده و روابط خانواده میپردازد. و در این مطالعه تلاش گردید تا به این سؤالات پاسخ داده شود: آیا برنامههای تلویزیون در تربیت کودکان و بهبود تربیت خانواده نقشی را ایفا مینمایند؟
آیا تلویزیون در روابط خانوادهها تأثیرگذار است؟ نقش برنامههای تلویزیون در الگوی تربیتی افراد جامعه چگونه است؟ برای رسیدن به پاسخ سؤالات از روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است و مطالب از طریق فیش و پرسش نامه بهصورت توصیفی و تحلیلی مورد پردازش قرار گرفته است. تمام این مطالب در سه بخش ارائه میگردد:
بخش اول با عنوان کلیات در دو فصل ارائه میشود. فصل اول شامل طرحنامه و فصل دوم شامل مفهوم شناسی میباشد.
بخش دوم در مورد اهمیت تربیت از منظر اسلام در دو فصل عنوان میگردد که فصل اول آن در حیطۀ اهمیت تربیت میباشد که دربردارندۀ لزوم تربیت در کنار تعلیم و تعلم، ثمرۀ تربیت انسانی، روش الگویی در تربیت دینی و راهکارهای تثبیت آموزههای دینی میباشد و فصل دوم با عنوان آثار بی توجهی به تربیت در دو مقولۀ بدگفتاری و بدرفتاری ارائه میگردد.
بخش سوم با عنوان نقش برنامههای تلویزیونی در الگوی تربیتی افراد جامعه میباشد که در این بخش به نقش تلویزیون در تربیت کودکان، بهبود تربیت خانواده، روابط خانواده و اثرات آن پرداخته میشود.