لینک های پیشنهادی

  • مطالب خود را منتخب کنید!
  • کسب درآمد از وبلاگ
  • تغییر متن وبلاگ خود در گوگل

زندگینامه حافظ

17 مهر 1397 توسط دهسنگی

     

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی (زاده ح. ۷۲۷ (قمری) – درگذشته ۷۹۲ (قمری))، معروف به لسان‌الغیب، ترجمان الاسرار، لسان‌العرفا و ناظم‌الاولیا شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است.طلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش «بهاءالدین محمد» نام داشته و مادرش اهل کازرون بوده‌است.[1] در اشعار او که می‌تواند یگانه منبع موثّق زندگی او باشد اشاره‌های اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می‌شود. آنچه از فحوای تذکرهها به دست می‌آید بیشتر افسانه‌هایی است که از این شخصیّت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده‌است. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده‌ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده‌است. (با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده‌های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده‌است). در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از برکرده[2] و از همین رو به حافظ ملقب گشته‌است.

 
آرامگاه حافظ
در دوران حکومت شاه شیخ ابواسحاق (متوفای ۷۵۸ ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده‌است. (در قطعه‌ای با مطلع «خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی» شاه جلال‌الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنی قید می‌کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها در سال ۷۴۳ و کمتر از یک سال حاکم شیراز بوده‌است و از این رو می‌توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده‌است). علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان آل مظفر شامل امیر مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته‌است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می‌شده‌است. در این خصوص نیز اشارات متعددی در دیوان او وجود دارد که بیان‌کننده اتکای او به شغلی جدای از شاعری است، از جمله در تعدادی از این اشارات به درخواست وظیفه (حقوق و مستمری) اشاره دارد.[3] دربارهٔ سال دقیق تولد او بین مورخان و حافظ‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح‌الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ ه‍. ق[4] و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷[5] می‌دانند. برخی دیگر از پژوهندگان همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه‌ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ ق تخمین می‌زنند.[6] آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ ق روی داده‌است.

در مورد سال درگذشت او اختلاف کمتری بین مورخان دیده می‌شود و به نظر اغلب آنان ۷۹۲ ق است. از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی (متولد ۷۷۷ ق) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تألیف جامی (متولد ۸۱۷ ق) به‌صراحت این تاریخ به‌عنوان سال درگذشت خواجه قید شده‌است. محل تولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز روی در نقاب خاک کشیده‌است.

روایت است هنگامی که قصد دفن حافظ را داشتند، عده‌ای از متعصبان با استناد به اشعار حافظ دربارهٔ می‌گساری با دفن وی به شیوهٔ مسلمانان مخالف بودند و در مقابل عدهٔ دیگر وی را فردی مسلمان و معتقد می‌دانستند. قرار شد که از دیوان حافظ فالی بگیرند که این بیت آمد:

       قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ         که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت
این شعر در بدخواهان شاعر تأثیر بسیاری می‌کند و همه را خاموش می‌کند.[7]

منابع:

1.http://www.irane7000saale.com/pdf-Iran-7000/Ganjine-PDF-IranShenasi/Iranian-(Iran7000)/HAAFEZ-(Irane7000saale-com).pdf

2.بیت تخلص (پایانی)
3.از کوچه رندان، عبدالحسین زرین‌کوب
4.صفا، ذبیح‌الله تاریخ ادبیات ایران
5.غنی، قاسم. تاریخ عصر حافظ
6.دهخدا، علی‌اکبر. لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ
7.غریق فی الإثم، لکنه ذاهب إلی الجنة! (فیصل عبدالحسن)

 نظر دهید »

سلام بر روزهای تنهایی!..

09 مهر 1397 توسط دهسنگی

سلام

سلام بر دستان چروکیده !سلام بر موی سپید! و سلام بر چشمی که سال ها به انتظار نشسته!

سلام بر تو که کتاب گرانبهای تجربه ای!ای که گنج رنج کشیده روزگاری وقد خمیده ات نشان از بار سنگین تجربه ات میدهد.

سلام بر روزهای تنهایی!روزهایی که یکی یکی دور از خانه میگذرانی!وسلام بر چشم هایی که منتظرانه به در دوخته ای تاشاید بیایدآن که روزی برایت همه کس بود! آن که زحمت ها کشیده ای برای بزرگ شدنش،همان که قول داده بود تنهایت نمی گذارد و به زودی می آید و تو را با خود می برد… .اما ماه ها و ماه ها گذشت و هنوز نیامده!…همانکه میگوییمشکلی دارد وگرنه مرا به اینجا نمی آورده؛ و هنوز هم امید داری که روزی می آید و تورا باخود میبرد.

یادت هست روز به دنیاآمدنش را؟!..یادت هست اولین کلمه اش چه بود؟!..یا وقتی را که به راه افتاد؟! اولین روز مدرسه اش را چه؟!

زمانی که درسش تمام شد و به افتخارش جشن گرفتی را به یاد داری؟!..راستی! روز عروسی اش را چه؟…

اما او چه زود فراموش کرد…    تو نیز بیا و فراموش کن همه آن روزهارا!  شاید که آرام گیرد کمی ازغصه هایت..

فراموشت کرده ام

مثل کودکی که

میان کوچه پس کوچه های شهر

آواره است

و راه خانه اش را

گم کرده است! 

مثل پیرزن عصا به دستی

که می گویند آلزایمر دارد

و همه ی گذشته اش را از یاد برده است! 

فراموشت کرده ام

فقط

گاهی هنوز

نگرانت می شوم! 

“مراقب خودت باش نازنینم”

نوشته ای از فاطمه بهیار

 

 7 نظر

بهاری با آغاز شهادت!...

27 اسفند 1396 توسط دهسنگی

همه دلگرم و سرشار از مهربانی، کوله‌باری مختصر می‌بندیم تا هم‌قدم شویم روزی مبارک را با بهار؛ بهاری دلکش، بهاری زیبا، بهاری مغرور!بهاری با آغاز شهادت!

امسال با دیگر سال ها فرق میکند، امسال دل بهار هم گرفته، نمیدانم…

قدم زنان کوچه های خاکی سامرا را در خیالم سپری می کنم تا اینکه آهسته و آرام به سرسرای بارگاه ملکوتی ات نزدیک شوم. از دور گنبد زیبایت نمایان می شود.راستی گنبد!همان گنبدی که چندی نمی گذرد پس از تخریب آن باز شکل گنبد به خود گرفته است!

بانگاه به گنبدت باخود میگویم:سامرا!روضه گودال مگر خواند کسی؟!    که حرم از سرش عمامه گنبدبرداشت؟!

امام مظلومم! در خیالم در کوچه های خاکی سامرا روبه رویت و چشم در چشم گلدسته هایت به زمین می نشینم و زارِ زار اشک می ریزم. گویی تمام غصه های دنیا را یکجا در بارگاه و ضریحت ریخته اند. عجب زمانه ای است و عجب روزگاری! هنوز که هنوز است باید در غربت و مظلومیت سپری کنی.

سلام برتو که سالهای سال در محاصره خارها زیستی اما شکوفه های محمدی وجودت همچنان به شکوه آمد.سلام برتو که از کودکی بر خلایق تابیدی و در جوانی به دیدار پروردگارت شتافتی.سلام برتو که پدرت جود و کرم بود و مادرت آسمانی، خودت هدایتگری پاکیزه بودی و فرزندت نیکویی در محاصره بدی ها!امسال سالمان با شهادت تو آغاز می شود!

نگرانم!…

نگرانم  که نگه ندارند حرمتتان را…دعاکنید تا امسال سال ظهور فرزند عزیزتان مهدی(عج)باشد.

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر…

به قلم بنده حقیر(فاطمه بهیار)

 4 نظر

راهیان نور یک سنت حسینی است!...

19 اسفند 1396 توسط دهسنگی


مقامم عظم رهبری:راهیان نور یک سنت حسینی است!

منطقه ی مریوان - این شهر و این مردم و این مناظر و این مناطق حساس - برای من یکی از خاطره انگیزترین مناطق کردستان و غرب کشور است. خداوند متعال را سپاسگزارم که بار دیگر توفیق پیدا کردم به این سرزمین سرشار از شکوه دلاوری و زیبائی طبیعی و مالامال از احساس محبت و وفاداری که در گذشته هم من اینها را در این منطقه تجربه کرده ام، بار دیگر سفر کنم.[1]

الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیةاللَّه فی الأرضین.برای من مایه ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه ی عشاق دل باخته ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. به همه ی برادران و خواهران عزیزی که در این منطقه سکونت دارند و همین طور به شما برادران و خواهران عزیزی که از نقاط مختلف کشور برای تکریم شهیدان به این نقطه آمده اید، سلام عرض می کنم.اگر این شهیدان عزیز نمی بودند و چنانچه این مردم مؤمن در این منطقه، سدِ راه دشمن نمی شدند، سرنوشت ایران عزیز و اسلامی چیز دیگری می شد. امروز و فردا و فرداها این ملت و این کشور، مرهون فداکاری شهیدان عزیزی است که این منطقه ی عظیم را با جسم و جان خود محافظت کردند، استقلال کشور را حفظ کردند و عزت این ملت را حفظ کردند.[2]

اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است. از اطراف کشور مردان، زنان، پیران و جوانان که به این نقطه و دیگر نقاطی که در تاریخِ جنگ تحمیلی، نقاط برجسته و فراموش نشدنی بوده اند، شتافته اند و در حقیقت، یاد آن جوانان، رزمندگان، دلاوران و مؤمنانی را که کشور و تاریخ و ملت ما همواره مدیون آنهاست، گرامی داشته اند. البته لازم است با قلب و زبان از مردم عزیزی که امروز از شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش در این جلسه بزرگ شرکت کرده اند و همچنین از بقیه هم میهنان ایرانی ما که از سرتاسر نقاط کشور به این جا آمده اند، سپاسگزاری کنم. [3]

امروز شرکت من در مجموعه ی زایران خاک خونین شلمچه، برای بزرگداشت یاد و نام شهیدان عزیز و مردان بزرگی است که با خون خود، با جهاد و همت خود، با عزم و اراده ی خود، نام شلمچه و خرمشهر و خوزستان و ایران را در تاریخ، بلند کردند.ملت ایران در دورة معاصر، هر چه عظمت و عزت در دنیا دارد، به برکت خون رزمندگانی است که در این سرزمین های خونین، حضور پیدا کردند و جان خود، سلامت و جوانی خود را برای اسلام، برای ملت و میهن شان در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم کردند. ایران، امروز هر چه دارد و در آینده هر چه بدست بیاورد، به برکت خون این شهیدان است. اگر این شهدایی که شلمچه، یادگار آنها و این بیابان های خونین، حامل نشانه های آنهاست، نبودند، امروز در این کشور، از استقلال ملی، از شرف ملت، از اسلام و از هیچ چیز ایرانی، نشان برجسته یی نبود؛ اینها در مقابل دشمن مهاجمی که بدون کمترین ملاحظه یی به مرزهای جغرافیایی و مرزهای ملی و مرزهای اعتقادی حمله کرده بود، ایستادند.[4]

جلسه ی بسیار شیرین و اثرگذار و پُراهمیتی است. کلمه کلمه ی این خاطرات برای تاریخ ما و سرگذشت پُرفراز و نشیبِ این ملت بزرگ، جزو جذابترین بخشها به حساب می آید. خیلی استفاده کردیم؛ خیلی لذت بردیم. از همه ی عزیزانی که خاطرات خودشان را بیان کردند و همچنین از کسانی که این مراسم و جلسه ی امروز را تدارک دیدند و مدیریت کردند، و از همه ی شما عزیزانی که یادگاران پُرشکوهترین روزهای تاریخ اخیرِ این کشورید و در اینجا حضور دارید، صمیمانه تشکر میکنیم.دو مقوله را از هم جدا کنید؛ هر کدام از اینها حرف و گفت فراوانی می طلبد. یک مقوله، مقوله ی مربوط به مسئله ی دفاع مقدس است؛ این دفاع مقدس و دوران هشت ساله، مثل جنگهای معمولی و بقیه ی جنگهای دنیا نیست؛ بلکه خصوصیاتی دارد.[5]

اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است. از اطراف کشور مردان، زنان، پیران و جوانان که به این نقطه و دیگر نقاطی که در تاریخِ جنگ تحمیلی، نقاط برجسته و فراموش نشدنی بوده اند، شتافته اند و در حقیقت، یاد آن جوانان، رزمندگان، دلاوران و مؤمنانی را که کشور و تاریخ و ملت ما همواره مدیون آنهاست، گرامی داشته اند.هم زمان و هم مکان بسیار حساس است. زمان، یادآور نهضت عظیم و فراموش نشدنی حسین بن علی (علیه السّلام ) است. مکان هم پادگان دوکوهه است که عاشوراییانِ زمان ما، جوانان از جان گذشته و دلاور ما، در طی سالهای متمادی دفاع مقدس، در همین جا اجتماع کردند؛ در همین حال و هوا، عزم و تصمیم مردانه و مؤمنانه خود را بر دفاع از این کشور به مرحله عمل درآوردند. این پادگان و سرزمین شاهد فداکاریها، اخلاصها، ایمانها و روحیه های مالامال از امواج صفا و طراوتی است که از جوانان مؤمن بسیجی و فداکار بروز کرده است. [6]

من این سرزمین را یک سرزمین مقدس می دانم. اینجا نقطه ای است که ملائکه الهی که شاهد فداکاری مخلصانه این شهدای عزیز بودند، به اینجا تبرک می جویند. اینجا متعلق به هر کسی است که دلش برای اسلام و برای قران می تپد. اینجا متعلق به همه ملت ایران است. مقام معظم رهبری:این مساله کاروان راهیان نور حافظ افتخارات و نقطه عطف سربلندی و عزت ملت است.این سرزمین نور، محل تلاقی زمین و آسمان و معراج شهیدانی است که از اوج انسانیت تا ملکوت اعلای الهی پر کشیدند.[7]

فعالیتی که شما دوستان عزیز و برادران و خواهران در زمینه هدایت و تشکیل کاروان های راهیان نور و خدمات به آنها و دوش گرفتن این کار بزرگ انجام می دهید، حقاً در خور ستایش و تمجید و تشکر است. ..- این مساله(کاروانهای راهیان نور) حائز عناصر سازنده واقعی است و در این جمله خلاصه می شود که بگوییم حفظ افتخارات و نقطه های سربلند و عزت یک ملت است، این چیز خیلی مهمی است. - حفظ آثار جنگ در بعضی از شهر ها و مناطق جنگی در شمار وظایف مهم کنونی است[8]

برای من مایه افتخار و سربلندی است که در این منطقه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه عشاق دل باخته یاد شهیدان حضور داشته باشم.مقام معظم رهبری:شاید بسیاری از شما جوانان عزیز، دوران دفاع مقدس را درک نکردید. در آن دوران نتوانستید، نبودبد که بیایید وسط آن میدان، اولا باید با اوضاع داوطلبان و جوانان مومن آن روز همه آشنا شوند، مخصوص شما نیست. مقام معظم رهبری:من به جوانان امروز، بخصوص جوانان موکدا توصیه می کنم، کتابهایی را که شرح و گزارش گوشه ای از جنگ 8 ساله است قدر بدانند و آنها را بخوانند، زیرا حقایق زیادی در آن کتابها بازگو شده.[9]

پی نوشت ها:

[1] بیانات در دیدار مردم مریوان ۱۳۸۸/۰۲/۲۶ - ۱۴:۴۲

[2] بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع مردم دشت آزادگان، سوسنگرد، بستان، حمیدیه  و هویزه و كاروانهاى راهیان نور، در منطقه ى دهلاویه  05/ 01/ 85

[3] بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع  راهیان نور و قشرهاى مختلف مردم اندیمشك در پادگان دوكوهه

[4] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در شلمچه

[5] بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از رزمندگان، ایثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس

[6] یانات مقام معظم رهبری در دوكوهه

[7] حضرت آیت الله خامنه ای- شلمچه- 08/01/78

[8] مقام معظم رهبری25/4/71

[9] مقام معظم رهبری23/6/86

 1 نظر

پیاده روی اربعین حرام است!...

16 آبان 1396 توسط دهسنگی

برخی عوام از سر جهل ویا مخالفان از در مخالفت شبهاتی را بر حرام بودن پیاده روی اربعین می گویند که به دو گونه از آن پاسخ میدهیم:

شبهه1:  «ضرر رساندن به خود»

بر فرض که پیاده­ روی مستحب باشد، این استحباب در صورتی است که ضرر و زیان نداشته باشد و هنگامی که سبب ضرر و زیان شود، نه تنها واجب نیست بلکه حرام می ­باشد. مثلاً زیارت امام حسین علیه السلام امروز سبب ورم پاها و بیماری­های دراز مدت می­ شود و اضرار به خود و بیمار کردن خود جایز نیست.

پاسخ شبهه: ضرر بر دوگونه است: 1- ضرری که موجب مرگ و قطع عضو و امثال آن شود. 2- ضرری که تا این حدّ نیست، گرچه اندکی سختی و رنج داشته باشد. پیاده­ روی زیارت حضرت بر فرض که با ضرر اندکی همراه باشد، منافع فراوانی به همراه دارد و عامل نشاط و تحرک و طراوت انسان می ­شود؛ به ویژه که امروزه به علت عادت به استفاده از وسایل حمل و نقل، انسان بیشتر نیاز به این گونه فعالیت ها دارد.

در استفتائی که از آیات عظام خویی(ره) و تبریزی (ره) همین موضوع پرسیده شده که چنین پاسخ داده­ اند: امور مستحبی اگر مستلزم ضرر باشد، آیا جایز است؟ مثلاً پیاده­ رفتن برای زیارت امام حسین علیه السلام سبب تورم پاها یا بیماری طولانی شود آیا در این حالت جایز است؟ آیت الله خویی : مادام که ضرر در حدی نیست که احتمال هلاک جان باشد، اشکال ندارد. آیت الله شیخ جواد تبریزی : تا وقتی ضرر این کار در حد هلاکت یا جنایت بر نفس نباشد، اشکال ندارد.

شبهه2:  «آزردن خود»
 گفته­ اند پیاده­ روی نوعی خود آزاری و به رنج افکندن خود است، بنابراین عقلاً قبیح است و از آن جا که حکم عقل و شرع یکی است پیاده­ روی مشروع شمرده نمی­ شود.
پاسخ: حکم عقل در مواردی است که منجر به ایذای نفس باشد و غرض عقلایی در کار نباشد، مثلاً وارد آوردن جراحتی در بدن، بدون دلیل. ولی اگر هدف عقلایی مهمی در کار باشد عقل حکم به قبح کار به طور مطلق ندارد، عقلا نیز رنج­ها و مشقات را برای دستیابی به اهداف خود تحمل می­ کنند. پیاده­ روی زیارت حسینی گرچه با قدری سختی و رنج همراه است، ولی خیر دنیا و آخرت در آن نهفته است و رنجی اندک در برابر پاداشی بزرگ دارد.

منبع:

-صراط النجاه /ج 2 /ص 418

- استفتائی از آیات عظام خویی(ره) و تبریزی (ره) 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10

می نویسم به یاد شهید آوینی

اوقات شرعی

امروز: دوشنبه 16 تیر 1404
اوقات شرعی به افق:
  • اذان صبح اذان صبح:
  • طلوع آفتاب طلوع آفتاب:
  • اذان ظهر اذان ظهر:
  • غروب آفتاب غروب آفتاب:
  • اذان مغرب اذان مغرب:
  • نیمه شب شرعی نیمه شب شرعی:

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مطالب نویسندگی
  • احادیث پژوهش
  • تحقیقاتی
    • پرسش و پاسخ
  • معرفی کتاب
  • مناسبتی
  • آموزشی
  • گزارش
  • دانستنی
  • معرفی اساتید راهنما
  • هفته سلامت
  • تلنگری
  • روز جانباز
  • ویژه نامه
  • اخبار
  • چکیده ونتیجه
  • قرآنی
  • قلم زنی
  • درس هایی از کربلا
  • اربعین حسینی
  • شعر
  • جذاب
  • فرهنگی اجتماعی
  • امام زمان(عج)
  • نهج البلاغه
  • پلاسکو
  • دهه مبارک فجر
  • سیاسی
  • دهه فاطمیه
  • مقام معظم رهبری
  • پاسخ به شبهات
  • طب سنتی
  • حجاب
  • معرفی کتاب
  • ماه رمضان
  • ماه رمضان
  • صحیفیه سجادیه
  • صحیفه سجادیه
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

آیتم ها

  • مگه تاحالا مامانو دیدی؟
  • فرقه فعال یمانی
  • نقش موثر طلاب در فضای مجازی
  • کرسی آزاد اندیشی ازدواج دیر هنگام آری یاخیر؟
  • رهبر انقلاب در پیام به پنجاه وپنجمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا
  • پای درس استاد
  • کتاب آیت الله مصباح (رضوان الله تعالی علیه )
  • کتاب شاید پیش از اذان صبح
  • ✍️ تعابیر خواندنی رهبر معظم انقلاب درباره مصباح انقلاب
  • بلای چه کسی اندک است

خبرنامه!

جستجو

  • تماس